![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
ماهیِ اسیر
به زمین میزنی و میشکنی سخت مغروری و میسازی سرد دیدمت وای چه دیداری وای بی گمان برده ای از یاد آن عهد
نه شرار نفس پر هوسی این چه عشقی است که دردل دارم می گریزی ز من و در طلبت باز لبهای عطش کرده من میتپد قلبم و با هر تپشی بخت اگر از تو جدایم کرده ترسم این عشق سرانجام مرا ¤ نویسنده:مهدیس
|
![]() مدیریت وبلاگ شناسنامه پست الکترونیک کل بازدیدها:113007 بازدیدامروز:18 بازدیددیروز:8 |
لینک دوستان من |
![]() یادداشتها و برداشتها ساحل نشین اشک سیمرغ دوزخیان زمین عشق من هیچ وقت تنهام نزار مازیار ایستگاه دوستی صحرا ماهیان آکواریمی رهگذر نیلوفرآبی مسعود محمد بیرانوند سیما در بدران سارا |
لوگوی دوستان من |
![]() ![]() ![]() |
درباره من |
![]() مهدیس
آه، ای زندگی، منم که هنوز با همه ی پوچی از تو لبریزم... |
لوگوی وبلاگ |
|
اشتراک در خبرنامه |
بایگانی شده ها |
مرداد 86 شهریور 86 مهر 86 آذر 86 بهمن 86 خرداد87 مرداد 87 شهریور 87 مهر 87 آبان 87 آذر 87 بهمن 87 اردیبهشت 88 |
|