![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
ماهیِ اسیر
منم آن خسته دل درمانده به تو بیگانه پناه آورده منم آن از همه دنیارانده در رهت هستی خود گم کرده
از ته کوچه مرا میبینی می شناسی ام و در می بندی شاید ای با غم من بیگانه بر من از پنجره ای میخندی با تو حرفی دارم خسته ام ، بیمارم جز تو ای دور از من از همه بیزارم گریه کن،گریه نه بر من خنده یاد من باش و دل غمگینم پاکی ام دیدی و رنجم دادی من به چشم خودم،این میبینم
خوب دیروزی من،در بگشا که بگویم ز تو هم دل کندم خسته ازاین همه داتنگی ها بر تو و عشق و وفا می خندم با تو حرفی دارم خسته ام،بیمارم جز تو ای دور از من از همه بیزارم ¤ نویسنده:مهدیس
|
![]() مدیریت وبلاگ شناسنامه پست الکترونیک کل بازدیدها:112858 بازدیدامروز:6 بازدیددیروز:16 |
لینک دوستان من |
![]() یادداشتها و برداشتها ساحل نشین اشک سیمرغ دوزخیان زمین عشق من هیچ وقت تنهام نزار مازیار ایستگاه دوستی صحرا ماهیان آکواریمی رهگذر نیلوفرآبی مسعود محمد بیرانوند سیما در بدران سارا |
لوگوی دوستان من |
![]() ![]() ![]() |
درباره من |
![]() مهدیس
آه، ای زندگی، منم که هنوز با همه ی پوچی از تو لبریزم... |
لوگوی وبلاگ |
|
اشتراک در خبرنامه |
بایگانی شده ها |
مرداد 86 شهریور 86 مهر 86 آذر 86 بهمن 86 خرداد87 مرداد 87 شهریور 87 مهر 87 آبان 87 آذر 87 بهمن 87 اردیبهشت 88 |
|