• وبلاگ : ماهيِ اسير
  • يادداشت : دست هامان،نرسيده است به هم!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    عاشقانه ترين ترانه شب
    هديه بر غم لبان خاموشت...
    -------------------------------------------
    کوچه هاي قلبم بروز شد...
    [گل]

    تورا ميخواهم و دانم كه هرگز
    به كام دل در آغوشت نگيرم
    تويي آن آسمان صاف وروشن
    من اين كنج قفس مرغي اسيرم
    .......
    دراين فكرم منو دانم كه هرگز
    مراياراي رفتن زين قفس نيست
    اگر هم مرد زندان بان بخواهد
    دگر از بهر فريادم نفس نيست
    .....
    زپشت ميله ها هر صبح روشن
    نگاه كودكي خندد به رويم
    چومن سر ميكنم آواز شادي
    لبش با بوسه ميايد به سويم
    ......
    اگر اي آسمان خواهم كه يك روز
    از اين زندان خاموش پربگيرم
    به چشم كودك گريان چه گويم
    زمن بگذر كه من مرغي اسيرم
    ......
    من آن شمعم كه باسوز دل خويش
    فروزان ميكنم ويرانه اي را
    اگرخواهم كه خاموشي گزينم
    پريشان ميكنم كاشانه اي را
    .........

    مهديس عزيزم سلام

    خوشحالم كه اون حرفا رو ازت شنيدم

    دوستي لياقت ميخواد خواهر ناز من

    اميدوارم كه بتونم دوست خوبي برات باشم

    بازم ميگم هردرد درموني داره كم نيار

    هر چند كه من خودم امروز روي ويرانه خود ساخته اي اييستادم كه 27 ماه زندگي خودم و عزيزترينم رو تباه كردم

    با عدم مسئوليت پذيريم يا حتي بشه اسمش رو نداشتن شهامت گذاشت

    هستم باهات